از صبح مشغول نوشتن یه مزخرفی بودم یاد نسیم افتادم که میگفت اوایل بیست و هشت سالگیش قدر چرت و پرت و خام مینوشته
پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۵ ب.ظ
به سن ایمان بیاوریم.
اعجاز راستینی است خود انگیخته.
روی پای خود استوار شدهای که بی پیامبر مانده است.
مثل تو در تویی که پایانش سرآغاز یک پیچ و خم مبهم دیگر است.
به هر سنی که میرسیم انگار نمیرسیم، هرچه جلوتر میرویم عددی توی دستانمان میگذارند
که هیچ نشانی از عاقل تر شدنمان درآن دیده نمیشود، و این...این فهم عجیب دانستن در ندانستن معجزه
نیست؟
- ۹۵/۰۴/۲۴