مثلا به یک باره بعد از یک سال الی با معرفت قصه پیام بدهد که فردا فلان ساعت، ایستگاه متروی بهارستان باش میخواهیم برویم باغ نگارستان، سی دی کابوس پیش از کریسمس را هم فراموش نکنی بیاوری.
سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۴۱ ق.ظ
این روزها در زندگیام کم نیستند لحظههایی که دوست دارم به روزهای ننگین
و سیاه تحصیلی مدرسهام بازگردم. توی بطن هویت لعنتی شان درست است که چیزی جز شکست و تجدید و تهدید و خستگی و آرزوی فرا رسیدن فردایی که از قضا همین امروزِ پوچ این روزهایم را شامل میشدند، پیدا نمیشود، اما انگار که قرنهاست چیزی را شبیه به حس خشنودی در آن سالها جا گذاشتهام.
پانوشت: قسم به خنکای خاطره، بر من واجب است صد مرتبه ذکر شیخِ بیعجل(!)
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
- ۹۵/۰۵/۱۲